شهرستان خوروبیابانک
بر ساحل کویر نمک آنجا که راه به بن بست میرسد خور آرمیده است 
قالب وبلاگ

وارد خور که می شوی به سمت کوچه های قدیمی و ساباط دار سمت حسینیه که می روی در یکی از این کوچه ها، کنار محله عربها، کوی گرامی در کنار خانه ی مرحوم فاطمی مسجدی قرار دارد که معروف است به مسجد عرب ها...

شنیده ها حاکی از این است که این مسجد به دوره ی قاجار می رسد.این مسجد از قدیمی ترین مسجد های ایران است. این اثر در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۸۶ با شماره ثبت ۱۹۸۷۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

این مسجد دارای دو طبقه می باشد.مسجدی که تار و پود آن با گل و خشت می باشد.چند سال پیش مرحوم حاج فرمان یغمایی با اضافه نمودن قسمتی از زمین خود به مسجد آن را ترمیم و مقداری به مساحت آن نیز افزود ولی شکل آن را تغییر نداد.خدایش رحمت کند.

مطالب :حاکی از شنیده ها نوشت ی خودم.

عکس ها:خودم

 

 بقیه در ادامه مطلب


برچسب‌ها: مسجد عرب ها در خوروبیابانک, مسجد های قدیمی ایران, مسجد عرب ها, خوروبیبانک
ادامه مطلب
[ دوشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۱ ] [ 7:51 ] [ امرالهی ]
مردم شریف دوره ی پیش                                     مهربان بوده اند و خیر اندیش

هرکجا هست کاروان گاهی                                   حوضی افکنده اند یا چاهی

پاک دل مردمی که اهل دلند                                  بانیان رباط و چــــــــــه اند

در بیابان هر آنکه دارد سیر                                     میشناسد به نام صاحب خیر

حبیب یغمایی

در شهرستان خور وبیابانک آب انبار هایی وجود دارد که در گذشته مردم آب آشامیدنی خور را از آن تهیه می کردند از معروف ترین آن ها می توان ...

حوض حاج علی آقا افشار را که در سال ۱۳۳۷ با هزینه ای بالغ بر۴۰هزار تومان درست کرد.شنیده ها حاکی بر آن است که در آن زمان که این آب انبار ساخته شده طلا مثقالی ۴۰ریال بوده است

حوض همت که قبل از حوض حاج افشار ساخته شد و با تشویق و ترغیب مرحوم فاطمی که کلامش در مردم تاثیر داشت و با خودیاری اهالی ساخته شد و به همین دلیل نام همت را بر آن نهادند

گفتنی است که این دو حوض در کنار هم قرار دارند و به حوض دو قلو معروفند.و بر ابهت و زیبایی شهر افزوده اند.

 

مطالب با تلخیص از کتاب افسانه کویر

عکس:خودم

برای اطلاع از بقیه ی آب انبار های این منطقه به ادامه مطلب مراجعه فرمایید


برچسب‌ها: آب انبار, حوض انبار های موجود در خوروبیابانک, خوروبیابانک, شهرستان خوروبیابانک
ادامه مطلب
[ یکشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۱ ] [ 0:21 ] [ امرالهی ]

مرحوم محمد دارا امینی فرزند ملا یحیی به سال 1290 هجری شمسی  در بخش خوروبیابانک دیده به جهان گشودوآنچه شایسته یک انسان کامل است در دامن پدری مهربان و مادری دلسوز پرورش یافت از کودکی برچهره غنچه شادابش شوق ایمان ،آبادانی،صلاح و خیر خواهی نمودار بود.

دارا تحصیلات مقدماتی را به رسم معمول زمان خویش فرا گرفت و هیچ گاه راه مراحل علمی را طی نکرد اما به سبب ضمیر روشن ،دل آگاه ،هوش سرشار و استعداد وافر،ایمان راسخ و ثبات قدمی که خداوند در نهاد وی بودیعه داشته بود توانست همپایه و همطرازدیگر اساتید و سخندانان عصر خویش بر مرکب ادب و سخنوری رکاب زند.

مرحوم دارا در غروب غم انگیز روز دوشنبه مورخ بیستم اردیبهشت 1370دار دنیا را وداع گفت!!!

برگرفته از سایت دارا امینی با تلخیص

 


برچسب‌ها: دارا امینی, محمد دارا امینی, شاعران خوروبیابانک, خوروبیابانک
[ شنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۱ ] [ 7:39 ] [ امرالهی ]

در زمان قديم:يك روز قبل از عيد را روز بي بي حور مي ناميدند. و معتقد بودند كه در روز بي بي حور تنور نبايد خالي از نان باشد و طبق همين عقيده، در روز بي بي حور اگر اشخاصي بودند كه در خانه آرد نداشتند از همسايه و يا اقوام و بستگان قرض مي گرفتند و نان مي پختند و نمي گذاشتند كه تنور خانه خالي از نان باشد. و عقيده داشتند كه اگر روز اول سال نو ، تنور نان نداشته باشد آن سال از لحاظ خوارو بار به زحمت مي افتند.

البته اين كه روز بي بي حور از كي و چه تاريخي در خور پا گرفته و بين مردم اين عقيده ايجاد شده و وجه تسميه آن چيست؟ كسي خبر ندارد

منبع:كتاب افسانه ي كوير ص ۱۳۰

عكس خودم

 

[ دوشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۱ ] [ 6:35 ] [ امرالهی ]

زادروز ۱۲۸۰، خوروبيابانك
مرگ :             ۱۳۶۳ تهران
پیشه محقق ادبي،روزنامه نگار
فرزندان بدرالدین، پرویز، اسماعیل، احمد، پروین، پروانه، افسانه، پیرایه، مسیح، مریم

حبیب یغمایی  محقق ادبی، روزنامه‌نگار، و شاعر ایرانی،پدرش حاج میرزا اسدالله منتخب السادات خوری بود. از طرف مادر تبار او به يغماي جندقي می‌پیوست.

بی‌تردید بزرگ‌ترین خدمت حبیب یغمایی به زبان فارسی و حوزهٔ پژوهش‌های ایرانی، چاپ و نشر مرتب مجلهٔ يغما طی سی و یک سال است.حبیب یغمایی در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۳ در تهران درگذشت. پیکر او به خوروبيابانك منتقل شد و در آرامگاه احداثی وی به خاک سپرده شد.از معروف ترین آثار ایشان می توان روباه و زاغ را نام برد

برخی از آثار استاد حبیب یغمایی:

  • جغرافیای جندق و بیابانک، ۱۳۰۴
  • علم قافیه، ۱۳۴۰
  • دخمه ارغون (مجموعه اشعار)
  • گلستان سعدی (تصحیح)
  • گرشاسب‌نامه، اسدی طوسی (تصحیح)، ۱۳۱۷
  • منتخب شاهنامه (تصحیح)
  • ترجمه تفسیر طبری (تصحیح)، ۱۳۳۹-۱۳۴۴
  • صص‌الانبیا، ابواسحاق نیشابوری (تصحیح)، ۱۳۴۰
  • نمونه نظم و نثر فارسی، ۱۳۴۳
  • فردوسی در شاهنامه، ۱۳۵۴
  • غزلیات سعدی (تصحیح)، ۱۳۶۱

به اهتمام حبیب یغمایی:

  • یادنامه تقی‌زاده، به اهتمام حبیب یغمایی، انجمن آثار ملی ۱۳۴۹
  • نامهٔ مینوی، ۱۳۵۰
  • مقالات فروغی درباره شاهنامه فردوسی، ۱۳۵۱
  • عامری نامه، ۱۳۵۳
  • مقالات فروغی، جلد اول ۱۳۵۳
  • مقالات فروغی، جلد دوم ۱۳۵۵

مطالب:جمع آوری خودم از اینترنت

عکس ها:اینترنت

حبیب یغمایی

 

 


زندگینامه: حبیب یغمایی (1280 - 1363)

 

 

 


برچسب‌ها: حبیب یغمایی, مشاهیر خوروبیابانک, روباه و زاغ, خورو بیابانک
[ چهارشنبه چهاردهم تیر ۱۳۹۱ ] [ 6:3 ] [ امرالهی ]

ریشه کلمه ((قنات)) گرفته شده از کلمه ((کانو)) آکادی است که به معنای ((نی)) که در عبری به ((کانا)) و در آرمی به ((کانیا)) تبدیل شده است .

و اما در شهر خور تا اونجايي كه من مي دونم و شنيدم داراي ۳ تا قنات مي باشد.

  • کلاغو یا کلاگو: قنات کلاغو که یکی از طولانی‌ترین قنات‌های ایران است در مسیری ۷۲۰۰ متری از مادر چاه تا خور کشیده شده و قدمتی ۹۰۰ ساله دارد به عقیده اهالی حفر کنندهٔ این قنات «میرکلان» نامی بوده‌است.
  • دهزير: قنات دهزیر که از پرآبترین قنات‌های کویری است حدود ۴۰۰۰ متر از خور فاصله داشته و قدمت آنه به بیش از ۱۰۰۰ سال می‌رسد و دارای ۶۵ حلقه چاه می‌باشد و از زیر شهر می‌گذرد و اهالی با حفر پایاب به آب آن دسترسی دارند. درچند سال اخیر اکثر پایاب‌ها که نمادی از شهر خور بود توسط شورای شهر مسدود گردیده‌است و درحال حاضر پایاب لرد که یکی از پایاب‌های باقیمانده می‌باشد و درفلکه امام خميني شهر خور قراردارد مورد بهره برداری قرار می‌گیرید.
  • شورو یا غفورآباد: قدیمی‌ترین قناتی است که در خور حفر گردیده و بعدها توسط شخصی بنام غفور مرمت گردیده‌است. و به نظر می‌رسد در حال حاضر اثری از آنها باقی نمانده‌است. البته به گفته ی یکی از خواننده های وبلاگم قنات شورو حدود یکی دو سال پیش لایروبی و کول گذاری شد و موقعیت هم اکنون این قنات هم از زیر مسجد جامع میگذرد.

    عکس:آرشیو.قنات دهزير

    بقيه در ادامه مطلب


  • برچسب‌ها: قنات, قنات های خوروبیابانک, قنات کلاغو, قنات دهزیر
    ادامه مطلب
    [ سه شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۱ ] [ 6:54 ] [ امرالهی ]

    نزدیکیهای سال جدید که میشود به صحرا که می روی بوی تند وتیزش توجه همگان را به خود جلب می کند حتی اگر صد متر آنطرفتر باشی با نسیمی ملایم بوی تند و منحصر بفردش توجهت را جلب می کند.

    بله هنگ را می گویم.
    گیاه اَنغوزه( (anghuzeرا نیز  هنگ(heng)می گویند.اگر در زمستان باران ببارد به فصل بهار در دامنه کوهها می روید از این گیاه آشی می پزند که به آش هنگ شهرت دارد اگر چه بوی تندی دارد اما به مذاق خیلی ها خوشمزه و خوش خوراک است. بعضی ها نیز که شیره ی گیاه هنگ را می گیرند البته زحمت زیادی دارد چون بایستی ابتدا با تکیه ی دو سنگ به یکدیگر سایه بانی برای هر بوته درست کنند و بعد از چند روز برگ های بوته را از قسمت انتهایی آن که به ریشه وصل است جدا و قسمت باقی مانده را تیغ بزنندو پس از چند روز شیره و صمغی از آن تراوش میکند که همان انغوزه است و این کار پیش از طلوع آفتاب انجام میگیرد که در حال حاضر کمتر کسی به این کار اشتغال دارد حداقل  در شهرستان خوروبیابانک.
    خواص  درمانی :   تقویت کننده معده   . ضد رطوبتهای بلغمی   . ضد ام الصبیان(صرع کودکان) ، ضد عفونی کنندهء دهان و آن را روی دندان پوسیده یا در حال پوسیدن قرار دهید درد دندان را ساکت می‌کند.  ضد انگل و رطوبت داخل دستگاه گوارش. ضد تشنج.  پاد زهر نیش حشرات و جانوران: مقداری صمغ را در روغن زیتون حرارت داده حل کنید و آنرا بصورت گرم گرم بر محل نیش حشرات.ُ
    از هنگ بعنوان خوراکی استفاده های متنوعی می شود دوست داشتنی ترین و اصیل ترینش همان آش هنگ است که بسیار خوشمزه است بصورت ترشی نیز تهیه می شود بصورت خام قابل خوردن است و گلو را کمی اذیت می کند چون بسیار تند است بعضی پخته شده آن را بصورت آبپز با ماست می خورند که بسیار طعم لذیذی دارد برخی آن را در آفتاب خشک نموده و بصورت پودر همراه دوغ مصرف می نمایند



    مطالب و عکس خودم

    [ چهارشنبه هفتم تیر ۱۳۹۱ ] [ 10:43 ] [ امرالهی ]

    فرش ایران دارای تاریخی بسیار طولانی است، در ایران از دیرباز بافتن انواع فرش متداول بوده و انگیزه ای اجدادی داشته است. به نوشته مورخان، جهانگردان، جنگجویان و آثار مكشوفه از گذشتگان گویای آن است كه فرشبافی به صورت هنری دستی ، مردمی ، روستایی و عشایری در ایران سابقه بس دراز دارد.

    صنعت قالی بافی در ایام نه چندان دور از مشاغل مهم و درآمد زاء مردمان ولایت خور و جندق به حساب می آمد اما در حال حاضر این هنر خواهان زیادی ندارد.البته این ناحیه یکی از مهمترین مناطق قالی بافی در استان اصفهان است و به ویژه قالی های بافت جندق به زیبایی و خوبی و...شهرت دارد حتی شهرت جهانی.

    ...اما اولین نفری که قالی بافی را در خور مرسوم نمود و این هنر را می دانست «منور نایبی» همسر مرحوم علی نقی و مادر نوبخت نقوی بود.او اصالتأ نایینی و به همین دلیل قالی بافی  را میدانست.در سال 1316 شمسی نامبرده به خور آمد و تاریخ قالی بافی نیز در همین سال میباشد در ضمن تا سال 1340 شمسی این هنر متروک بود که مرحوم رحیم رنگ آمیز که در آموزش وپرورش خدمت میکرد این صنعت را در ناحیه خور گسترش داد.

    در بین اهالی جندق اولین کسانی که قالی بافی آموختند فرزندان حاج باقر سمیعی بودند.لازم اینکه قالی های بافت این مرز و بوم از نوع قالی نایینی می باشد

    مطلب از:خور در گذر زمان با اندکی تغییر

    عکس :خودم


    برچسب‌ها: قالی بافی, قالی بافی در خوروبیابانک, فرش دستباف, فرش دستباف خوروبیابانک
    [ سه شنبه سی ام خرداد ۱۳۹۱ ] [ 7:56 ] [ امرالهی ]

    الف / آ

    اَ : آب / a

    آشگین : آستر لباس / aashgin

    الاشگین : لباس برعکس / alaashgin

    اکردو : بازکردن

    ارگ : اره / arg

    ادو : آب دوغ / adoo

    اَهنج : آبیار / آب دهنده زمین کشاورزی / ahenj

    اکش : آبکش / akash

    اَگیشت : آبگوشت / agisht

    انگُسر : انگشتر / angosar

    اَر : ابر / ar

    انگیر : انگور / angir

    الو : بلند شو / alo

    ازغال : زغال / ezghaal

    آسووحت : خاکستر / asovaht

    الگی : بر دار / algi

    آروس : عروس / aarvas

    اشتر : شتر / eshtar

    اسار : افسار / asar

    آیر : آتش / aayar

    آینگ : آیینه / aayeng

    ادیار : پیدا / adiyar

    اجا : تمام / ajaa

    اجا بی : تمام شد / ajaa bi

    اَکنار : دستشویی / akonar

    اَوشون : آویشن / aveshon

    آ : آن / aa

    اسبی : سفید / esbi

    اروسی : دنپایی / کفش / نوعی کفش مخصوص / orossi

    بقیه در ادامه مطلب



    برچسب‌ها: لغت نامه خور, لغت نامه فرخی, گویش خوری, گویش مردم فرخی
    ادامه مطلب
    [ دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ ] [ 11:9 ] [ امرالهی ]

    بیابانک, نام متأخر ناحیه ای قدیمی در دشت کویر و نیز دهستانی به همین نام در استان اصفهان .
    ناحیة بیابانک . ناحیه ای قدیمی (تقریبا برابر با بخش خور و بیابانک امروزی ) در حاشیة جنوبی دشت کویر * که در گذشته بر سر راه اصفهان (نایین ) به خراسان (نیشابور) قرار داشت . در اصل ناحیة بیابانک قسمتی از بیابان بزرگ و قدیمی است که در منابع عربی از آن به نام «مفازه » یاد شده است . بیابانک به عنوان یک اصطلاح جغرافیایی به معنای بیابان کوچک یا نیمة کویر است و این نام در منابع و مآخذ قبل از قرن دهم دیده نشده است (هدین ص 562 حکمت یغمائی ص 96).

    نشانه هایی از مسکونی بودن این منطقه پیش از اسلام وجود دارد از جمله آتشکده ای در نزدیکی مهرجان / مهرنجان . بعلاوه جندق در این منطقه به زندان انوشیروان معروف است و گنبدی قدیمی به نام «هشت درب » متعلق به دورة ساسانیان دارد ( د. اسلام چاپ دوم ذیل ماده حقیقت ص 351). به روایتی در صدر اسلام فرش ابریشمی بافت جندق تا بازار مکه راه یافته بود ( رجوع کنید به مقدسی اردبیلی ص 383). فرای دربارة اسلام آوردن مردم این منطقه دو روایت نقل می کند که صحت هردو محل تردید است . در یکی از این روایتها مسلمان شدن مردم این ناحیه به زمانی بازمی گردد که عربها در تعقیب یزدگرد سوم بودند و براساس روایت دیگر پذیرش اسلام در این منطقه به ] آغاز [ قرن سوم در عهد امام رضا علیه السلام بازمی گردد ( د. اسلام همانجا).

    در قرن چهارم اصطخری (ص 229 231) آن را «جرمق » و موضع سه دیه معرفی کرده است . ابن حوقل (ص 144) آن را سه ده نزدیک به هم ضبط کرده است . به نوشتة وی در این ناحیه سه ده جرمق (گرمه ) بیادق / بیاذق / پیاده (امروزه آبادی بیاضه / بیاضیه ) و ارابه (احتمالا آبادی ایراج کنونی ) در کنار راه بیابان (کویر) قرار داشت . همچنین وی می نویسد: «تا جرمق چهار منزل و هر دو یا سه فرسخی گنبدی و برکة آبی است ... در آنجا خرما و کشت و چارپایان بسیار بود.» وی جمعیت آنجا را هزار تن ذکر کرده است . در اواخر همین قرن مقدسی (ص 437) جرمق را حاصلخیزترین و پردرخت ترین و ارزانترین شهرها آورده است . به نوشتة وی (ص 46) گروهی می گویند آتش حضرت ابراهیم علیه السلام در جرمق بوده است . ناصرخسرو در نیمة اول قرن پنجم راه نایین به کرمه / گرمه را 43 فرسنگ ضبط کرده و آن را در ناحیة بیابان آورده است . به نوشتة او در آن ناحیه ده دوازده پاره دیه با آب و هوای گرم قرار داشته و در هر دو فرسخی در مواضعی که شورستان نبوده گنبدکها و مصانع (محل جمع شدن آب باران ) ساخته بودند که علاوه بر استراحتگاه راهنمای مسافران بوده است . به روایت وی این ناحیه در دست امیر گیلکی ] ابوالحسن گیلکی بن محمد امیر اسماعیلی مذهب طبس [ بوده و او برای جلوگیری از غارت کوفجان ] کوفج کوچ و بلوچ [ در بیادق که حصاری نیز داشته نایبی منصوب کرده بوده است ناصرخسرو یادآور می شود که به واسطة حضور این امیر راهها ایمن بوده است .وی از ریگهای روان و عظیم آن ناحیه و رباط زبیده / مرامی که پنج چاه آب داشته یاد کرده است و می نویسد که اگر این رباط و آب نبود کسی از آن بیابان نمی توانست عبور کند (ص 139ـ140). از این مطالب چنین برمی آید که ظاهرا این ناحیه از توابع طبس و نیز قلعة بیاضه از پایگاههای اسماعیلیه بوده است ( رجوع کنید به حکمت یغمائی ص 53 ـ54 134). در قرن هفتم جرمق را شهری در فارس آورده اند (یاقوت حموی ج 2 ص 64). گفته های یاقوت در قرن هفتم (همانجا) و حمدالله مستوفی (ص 142) در قرن هشتم دربارة جرمق تکرار مطالب جغرافی دانان قرن چهارم است .

    پس از قرن هشتم اطلاعات چندانی از این ناحیه در دست نداریم ولی در دورة صفویه شاه عباس اول از همین راه عازم مشهد شد و در مسیر خود به شنهای روان برخورد و دستور داد تا برای راهنمایی مسافران ستونهای آجری در این ریگزار برپا کنند. همچنین به دستور او برای آسایش زوار مشهد رضوی مزرعه و رباطی احداث کردند که به مزرعة «عباس آباد» معروف است . در 1007 نیز سپاهیان وی از همین مسیر به خراسان رفتند ( دایرة المعارف فارسی ذیل ماده باستانی پاریزی ص 93 هنر یغمائی ص 46 فلسفی ج 4 ص 1445). در همین دوره خواجه حمام الدین نامی در آنجا ریاست داشت (یغمائی 1303ش ص 414). همزمان با به قدرت رسیدن آقامحمدخان (1193ـ1222) امیراسماعیل خان عرب عامری تا 1222 در آنجا حکومت می کرد و آثار و ابنیه و املاک زیادی از خود به جا گذاشت . سپس پسرش امیررفیع خان تا 1238 در آنجا حکومت کرد که به سبب متشنج کردن اوضاع جندق و بیابانک نوروز علیخان مأمور قلع و قمع او شد. نوروز علیخان اشرار بلوچ منطقه را نیز در 1254 سرکوب کرد (همانجا هنر یغمائی ص 120 157ـ 158). این نواحی از حملات بلوچها که تا 1338 نیز ادامه داشت صدمات زیادی دید. در اواخر 1325 عده ای راهزن در جندق و بیابانک به تاخت و تاز و راهزنی می پرداختند که به «دزدهای حسن » شهرت یافته بودند (هنر یغمائی ص 136). نایب حسین کاشی نیز در 1327 کویر بیابانک را به دلیل حصار طبیعی آن مرکز خود قرار داد و به مدت سه سال به همراه پسرانش دهات منطقه را غارت کرد و به آتش کشید ولی نتوانست قلعة بیاضه را تسخیر کند. پس از وی نیز منطقه گرفتار غارت رمضان خان باصری و ایل وی شد. در 1337 نیروهای قوام السلطنه والی خراسان رمضان خان و افرادش را از منطقه بیرون راندند (همان ص 6 70 131ـ132 155ـ157 یغمائی 1303ش ص 414ـ415). ظاهرا علت این غارتگریها محروم بودن این ناحیه از بودجة مملکتی بود و ازین رو نایب الحکومه به عناوین مختلف از مردم اخاذی می کرد. بعدها با کوشش حبیب یغمائی بودجة مخصوص و معینی به آنجا اختصاص داده شد. همو اهالی جندق و بیابانک را فقیر و زحمتکش معرفی کرده و آورده است که هر کس می توانست از املاک خود ارتزاق کند جزو متمولان و اشراف محل محسوب می شد (1303ش ص 412 415). جندق و بیابانک در دورة ناصری به قرای سبعه معروف بود. این هفت قریه عبارت بود از: جندق فرخی خور بیاضیه اردیب ایراج و مهرجان . اعتمادالسلطنه جمعیت این ناحیه را 500 2 تن ذکر کرده است . وی می نویسد: در سالهایی که برف زیاد می آمد تخمی شبیه به تخم یونجه که اهالی به آن «معاش » می گفتند می رویید و اهالی آن را آرد می کردند و نان می پختند. در زمان او حرفة اهالی ساختن مشک آب و نیم چکمه ای به نام «عربی » بود (ج 4 ص 2260ـ2261). مک گرگور که در 1292/ 1875 از منطقة بیابانک دیدن کرده می نویسد که بیابانک در وسط کویر واقع نیست و پنجاه مایل با آن فاصله دارد (ج 1 ص 94). در آن زمان بیابانک از بخشهای سمنان بود و ده روستا داشت . در 1340 ش به نوشتة حقیقت (ص 267) بیابانک به کلیة دهات این منطقه بویژه به آبادی بیاضیه 59کیلومتری «رباط پشت بادام *» اطلاق می­شد.

     

    [ دوشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۹۱ ] [ 21:4 ] [ امرالهی ]
    << مطالب جدیدتر           

    .: Weblog Themes By Pichak :.

    درباره وبلاگ

    سلام دوستان امرالهی هستم
    این وبلاگو واسه معرفی شهرستانم درست کردم
    امیدوارم خوشتون بیاد,لطفا با نظراتتون منو یاری کنید

    بیابانک, نام متأخر ناحیه ای قدیمی در دشت کویر و نیز دهستانی به همین نام در استان اصفهان .ناحیة بیابانک . ناحیه ای قدیمی (تقریبا برابر با بخش خور و بیابانک امروزی ) در حاشیة جنوبی دشت کویر * که در گذشته بر سر راه اصفهان (نایین ) به خراسان (نیشابور) قرار داشت . در اصل ناحیة بیابانک قسمتی از بیابان بزرگ و قدیمی است که در منابع عربی از آن به نام «مفازه » یاد شده است . بیابانک به عنوان یک اصطلاح جغرافیایی به معنای بیابان کوچک یا نیمة کویر است و این نام در منابع و مآخذ قبل از قرن دهم دیده نشده است (هدین ص 562 حکمت یغمائی ص 96).

    "کویر انتهای زمین است. پایان سرزمین حیات است... در کویر بیرون از دیوار خانه پشت حصار ده دیگر هیچ نیست. صحرای بیکرانه‌ی عدم است. خوابگاه مرگ و جولان‌گاه هول. راه تنها به‌سوی آسمان باز است، آسمان، چشمه‌ی مواج و زلال نوازش‌ها امیدها و... انتظار! انتظار!"
    دکتر علی شریعتی
    امکانات وب